شنبه، آبان ۲۷، ۱۳۸۵

دلمون تنگ شده، واسه اون روزایی که اون خانم میانسال با صدای گرفته ای که بوی سیگار می داد شعرای حمید مصدق رو می خوند:
"آی
باران
باران
باران
شیشه پنجره را باران شست..."