جمعه، تیر ۲۳، ۱۳۸۵

این روزا که خوردم به خنسی و دیگه نمیتونم هر وقت گشنه‌ام شد تو اولین کافه یا رستوران سر راهم لم بدم و منو رو بالا پایین کنم، کم کم داره آشپزیم بهتر می‌شه. آدم دستش میاد که چقدر غذا رو رو اجاق ول کنه یا اینکه کی بره سراغ چه ادویه ای و چقدر بذاره غذاش برشته بشه. الان تازه دارم میفهمم غذای خوب رو حیفه آدم تنهایی بخوره. یکی دیگه هم که باشه بیشتر حال می‌ده.
این شازده کی برمی‌گرده؟