بزرگ مرد آن است که چون دیگری را نیازمند دید، ببخشاید. بی منتی و بی چشمداشت بازگشت.
افتاده مرد آن است که بخشش خود را به روی برادر خود نیاورد.
فرزانه اوست که بخشش را به دیگری میآموزد و کریم آن که نان بر سر سفره نداشته باشد مگر آن که با همسایه خود قسمت کرده باشد.
من اما از بزرگ مرد و افتاده و فرزانه و کریم، آن مرد را دوستتر میدارم که به گاه توانگري ببخشاید و به گاه نیاز دست بخشاینده دیگری را پذیرا باشد،
پذیرفتنی سبک بال.
صراط غارهای منجمد - باب هشتم - اندر آداب روپایی در آفیس