شنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۹۳
شنبه، دی ۱۳، ۱۳۹۳
To the memories of a friend
My candle burns at both ends;
It will not last the night;
But ah, my foes, and oh, my friends—
It gives a lovely light!
First fig - Edna St. Vincent Millay
It will not last the night;
But ah, my foes, and oh, my friends—
It gives a lovely light!
First fig - Edna St. Vincent Millay
دوشنبه، دی ۰۱، ۱۳۹۳
جمعه، آذر ۲۸، ۱۳۹۳
خیلی وقت پیشا پدرم یه دوستی داشت که یه بار دم ازدواجش گفته بود "من می خوام یه زنی بگیرم که اگه یه روز برادرم اومد خونه مون و خسته بود و یکی زد تو گوش زنم، زنم چیزی نگه". من تا مدتها فکر می کردم که چرا آدم وقتی خسته است باید بره خونه برادرش، خوب بگیره خونه خودش بخوابه هر وقت خستگیش در رفت پاشه بره خونه برادرش. بعد از سالها بالاخره یه روز از مادرم پرسیدم که چرا برادر آقای فلانی وقتی خسته بود می رفت خونه آقای فلانی؟ مادرم گفت آقای فلانی؟ اون که اصلا برادر نداشت!
dafuq!
اشتراک در:
پستها (Atom)