خواب دیدم دیشب که خوابت را میدیدم.
از پشت پنجره آن سوی حیاط دیدمت که لباس از تن به در میآوری
پرتوهای ارغوانی غروب سخت به گیسوانت بافته شده و
بر آن گیسوان مجعد سیاه به دشواری فروهشته، شاخه گل سرخی داری و
به نوری وارد میشوی که از زردی به نور اتاق خواب میماند.
هوا نمناک از نجواست،
سگی زخمی در دوردست ناله میکند و
زمین از نشتی شیر آبی مینوشد.
خانه ات چنان نرم و رقیق است که گویی گرمای سیاه تابستان را به آوندهای خود میکشد.
همچنان که نگاه می کنم چراغی روشن می شود و در باز میشود
و گربه زردی سوار بر نور راهروی خانه به حیاط میدود.
در هوا رایحه محوی از چوب گیلاس به آرامی نفس میکشد
صدای خنده پس از شراب تو را میشنوم.
دو ارکیده ارغوانی به تن داری، یکی بر گیسوان و یکی بر بالای رانت
رگه نور زردی با تاریکی شب از راه میرسد
چنان نور جشنهای شبانه
و دور دریاچه را فرا میگیرد و به آرامی چون هاله ای مقدس فرو میرود
و من صدای سازی را می شنوم که به رقص میخواند
تو رقصان به سوی سایه سیاه صنوبری میخرامی
و من به نظارهات نشستم، همچنان که محو میشدی
به نظارهات نشستم، همچنان که محو میشدی
به نظارهات نشستم، همچنان که محو میشدی.
Tom Waits - Watch Her Disappear.