"درمان نخواهی شد، اما یاد خواهی گرفت که پیش از آنکه راه نفست را ببندد قرصهایت را ببلعی. آن وقت بجای اینکه روحت در زیر چنگالش مچاله شود، خواهیش دید اندوه را، که تنها قبایش بر تو می ساید و می گذرد، چنان مهمانی ملعون که به دیدارت آمده باشد و خودت را در کنجی پنهان کرده باشی. در خانه سرک بکشد و چون خالیش یابد برود تا دیگر کی باز آید. با قدری کنیاک فرویشان بده و قدری بیشتر مهلت، تا اثر کنند. آن جلد کتاب را هم نکن در دهانت، می خواهم وقت ملاقاتت که تمام شد خبر مرگم بخوانمش."
- طبیب خطاب به غول - "بنیادهای نو در تبت" - جلد هفتم