چهارشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۷

بیشتر از سه سال آزگار از اون روزایی که میرفتم پیشش - تو اتاقش تو اون خونه همیشه تاریک همیشه ساکت تو اون شهر نم گرفته ابری - گذشته و حالا دیگه اون آدمای دیگه ای رو می بینه و من هم. جای اون بچه میمونی رو هم که پوسترش رو به اتاقش داشت و من همیشه بعد از اینکه کارمون تموم میشد غرق معصومیت چشمای درشت سیاهش می شدم و تنهاچیزی بود که از اون همه نگرانی درم میاورد و تا مدتها بعد هم با هر کسی که بودم وقتی چشمام رو می بستم باز همون نگاه حیرون معصومانه اش بود که آرومم می کرد، این اواخر فکر کردن به این گرفته که یه روز با یه هوندا وی تی ایکس سیاه گنده تو یه بیابون برهوت گشاد برم که تا چشم کار می کنه نه آب هست و نه آبادی. از وقتی این بیابون برهوت گل و گشاد با شنهای دوطرف جاده اش جای چشمای اون بچه میمون اومده، حس می کنم آخرین ارتباطم باهاش هم قطع شده.

دوشنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۷

در عطش آن محبوب جان، بستر شبانه ام را می‌جویم
چشمانم از خواب تهی است و بستر از او که جانم بی‌قرارش است.

نیمه شب، هوایش از خانه به درم می کند و
خیال وصلش آواره کوچه هایم.
هر بار که می جویمش دستم تهی تر می‌آید و خیالش فزون تر.
پاسبان شب راه بر من می‌گیرد و من پی محبوب جانم را از او
و چون قدری پیش تر می‌روم می‌یابم‌ش: همو که روحم بی قرارش است.
چنان تنگ در آغوشش می‌گیرم که مبادا دیگر بار از پیشم برود.
هم چنان که در آغوش می‌فشارمش خانه مادرم را می‌جویم
به همان اتاق مالوف می‌برمش که مادرم مرا آبستن شد.

دختران اورشلیم، شما را به آهوان و غزالان دشت سوگند می‌دهم،
که تا محبوبم خود نخواسته، بیدارش مکنید.


عهد عتیق - غزل غزلهای سلیمان - دفتر سوم


By night on my bed I sought him whom my soul loveth: I sought him, but I found him not.
I will rise now, and go about the city in the streets, and in the broad ways I will seek him whom my soul loveth: I sought him, but I found him not.
The watchmen that go about the city found me: to whom I said, Saw ye him whom my soul loveth?
It was but a little that I passed from them, but I found him whom my soul loveth: I held him, and would not let him go, until I had brought him into my mother's house, and into the chamber of her that conceived me.
I charge you, O ye daughters of Jerusalem, by the roes, and by the hinds of the field, that ye stir not up, nor awake my love, till he please.



Song of Solomon - Old Testament - Chapter 3